مفاهیم و ارزشهایی چون آزادی و عشق و عزت که انسان بهطور فطری با آنها آشناست، در دیوان فدوی طوقان جایگاه ویژهای دارد که «گفتمان انسانی» وی را شکل میدهد. استفاده از زبان رمزآمیز و کنایهای شاعر بهمنظور انتقال مفاهیم گفتمانی و تأکید بر همبستگی داخلی و خارجی، در وحلۀ اول، خفقان موجود در جامعه را بیان میکند، و در ادامه، تلاش شاعر را برای چنگ زدن به ریسمان اتحاد تداعی میسازد. آنچه در این پژوهش بررسی شده، تأثیر پایداری فلسطین بر گفتمان انسانی در دیوان فدوی طوقان است. مقولات بررسیشده در این پژوهش با استفاده از مطالعۀ اسناد و مدارک موجود عبارتاند از عشق، آزادی، عزت، ظلمستیزی، مرگ، شخصی نبودن عشق، مطرح کردن عشق در جایگاه ارزش اجتماعی اصیلی که ریشه در وطن و مردمان سرزمین دارد، معادل قرار دادن آزادی با زندگی، مرگ را بیمعنی و عین زندگی دانستن، رسالت شاعران را در گرو حفظ عزت مردم سرزمین دانستن، راه دستیابی به عزت و کرامت را آزادی سرزمین و بازگشت آوارگان دانستن، استفاده از تعبیر طاعون بهجای ظلم و ستم گستردهای که سرزمین مادری را فراگرفته و راه رهایی از آن را در گرو بسیج نیروهای درونی و بیرونی دانستن و اعتقاد به اینکه چون جسم برخاسته از خاک وطن است، پس باید به منشأ نخستین خود بازگردد تا برانگیخته شود را دلیل و شوق استقبال از مرگ دانستن، مهمترین نتایج کلی این پژوهش است. از دیدگاه فدوی طوقان، آزادی آنگاه که با مجاهدت و مبارزه به دست آید، ماندگاری و دوام و بقای آن برای نسلهای آیندۀ بیشتر خواهد بود. همچنین از دید وی، عشق، خمیرمایۀ وحدت است که میتواند حب وطن را در پی داشته باشد، و جسم، برخاسته از خاک وطن است و باید به همان منشأ نخستین بازگردد تا به نحو دیگری برانگیخته شود؛ و در این راه خود شاعر به استقبال مرگ میشتابد.