در این مطالعه، منابع رشد بهرهوری کل عوامل تولید محصول برنج در استانهای مختلف با اسـتفاده از رهیافـت اقتصـادسـنجی بـا اسـتفاده از تـابع تجزیهپذیر مرزی مورد بررسی قرار گرفته است. در ابتدا تابع تولید ترانسلوگ با استفاده از دادههای جمعآوریشده برای دوره زمـانی 1392-1384بـرآورد شد. سپس، رشد بهرهوری کل عوامل تولید به چهار جزء تغییرات فنی، تغییرات کارایی فنی، تغییر کارایی مقیاس و تغییر کارایی تخصیصی تجزیه گردید. نتایج نشان داد بهرهوری کل عوامل تولید برنج درکشور و در فاصله سالهای مورد بررسی بطور متوسط سالانه به میزان 4/3درصـد رشـد داشـته اسـت. بیشترین رشد مربوط به استان مازندران و کمترین آن در استان گلستان بوده است. همچنین بیشترین سهم در رشد بهرهوری کل عوامل عمدتاٌ به کارایی مقیاس و کارایی فنی بر میگردد. همچنین متوسط کشش مقیاس برای مجموع مزارع )مقادیری بین 1/12و ،(1/18بازده به مقیاس قابـل تـوجهی را در فناوری تولید در همه دورهها نشان میدهد. با این فرض که فناوری تولید در تمامی استانها تا حدود زیادی مشابه میباشد، تفاوتهای استانی در کـارایی مقیاس میتواند ناشی از تفاوت در اندازه مزارع باشد. مزارع کوچکتر در مقایسه با مزارع بزرگتر، دارای بازده به مقیاس بزرگتری هستند. در نهایت میتوان گفت که با افزایش سطح مزارع میتوان کارایی فنی را افزایش مییابد.