تأمین مسکن ارزانقیمت برای گروههای کمدرآمد موجب حفاظت از خانوارهای فقیر در بازار رقابتی مسکن میشود. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، تحلیل واگرایی و شکاف گروههای درآمدی از لحاظ تأمین مسکن در کلانشهر اصفهان و بررسی شاخصهای کمی و کیفی مسکن در کلانشهر اصفهان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری مربوط به محدوده قانونی شهر اصفهان در سال 1395 است. از مدلهای SAW و Topsis، روش «ابونوری»، شاخص دسترسی و شاخص تقاضای مناسب مسکن برای تحلیل دادهها استفادهشده است. متغیرهای پژوهش مشتمل بر نوع تصرف، سطح زیربنا، کیفیت ابنیه، نوع مصالح، تعداد اتاق و بعد خانوار، برخورداری از تسهیلات مسکن درزمینه گروههای کمدرآمد شهر اصفهان است. یافتههای پژوهش نشان میدهد مقدار ویژه مدلهای SAW و Topsis، برای گروههای کمدرآمد از میانگین متوسط پایینتر میباشد. بالا بودن ضریب تغییرات در بین گروههای درآمدی حاکی از واگرایی وجود شکاف در بین گروههای درآمدی میباشد. درنتیجه، بر اساس نتایج حاصل از محاسبات مدلهای SAW و Topsis، وضعیت کمی و کیفی شاخصهای مسکن در بین گروههای کمدرآمد در شهر اصفهان در وضعیت مناسبی قرار ندارد. نتایج حاصل از روش ابونوری بیانگر آن است که ضریب جینی هزینه مسکن برای خانوارهای شهری تا سال 1384 روندی نزولی داشت، اما از سال 1385 به بعد شکاف در حال افزایش میباشد. همینطور منحنی لورنز، به افزایش نابرابری در طول زمان صحه گذاشته است. بر اساس شاخص دسترسی به مسکن، دهک کمدرآمد در سال 1383 با پسانداز کامل درآمد 75 روز خانوار، میتواند یک مترمربع مسکن را خرید کند؛ اما در پایان سال، 1395 این عدد به 206 روز رسیده است. همچنین در سال 1383، خانوارهای دهک اول با تقریباً 49 سال کار کردن میتوانستند مسکن موردنیاز خود را تهیه نمایند، اما در سال 1395 این میزان به 103 سال رسیده است. نتایج برآورد تقاضای مؤثر مسکن در دهکهای درآمدی ازنظر مساحت زیربنا در شهر اصفهان بیانگر آن است که دهک اول تا چهارم در سال 1383 از 4 تا 11 مترمربع توان تأمین مسکن را داشتهاند؛ اما این اعداد در سال 1395 به 9/1 تا 5 مترمربع کاهشیافته است.