اهمیت گردشگری به اندازه ای است که در آمایش سرزمین, به عنوان یک بخش ارزشمند و رشد یابنده در زمینه رهیافت اقتصادی مطرح بوده و دارای خطرات و هزینه های کمتری در زمینه سرمایه گذاری با توجه به در دسترس بودن منابع و پایین بودن قیمت ها در مقایسه با دیگر پروژه ها می باشد. به همین منظور پژوهش حاضر به دنبال تحلیل نقش مؤلفه های آمایش سرزمین در توسعه گردشگری استان مرزی سیستان و بلوچستان است. پژوهش حاضر ازنظر هدف توسعه ای-کاربردی و ازلحاظ روش توصیفی-تحلیلی است. برای جمع آوری داده های تحقیق از روش های اکتشافی استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان ساکن در استان مرزی سیستان و بلوچستان در سال 1399 است. حجم نمونه, 400 نفر از ساکنان و 30 نفر از کارشناسان و متخصصان است. از روش های دلفی, آزمون پیرسون, آماره T, آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون آماری F لوین برای تحلیل داده های پژوهش استفاده شده است. بر اساس نتایج آزمون T, مؤلفه های آمایش سرزمین نظیر امنیتی و پدافندی (با میانگین 77/3), زیربنایی و نیروی انسانی (با میانگین 37/3), سیاسی و مبارزه با قاچاق کالا (با میانگین 25/3), اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی (با میانگین 13/3) و زیست محیطی و فضایی (با میانگین 02/3) به ترتیب بیش ترین تأثیر در توسعه گردشگری در استان سیستان و بلوچستان دارند. بر اساس ضریب همبستگی پیرسون, با اطمینان 99% و سطح خطای کوچک تر از 01/0 بین آمایش سرزمین و مؤلفه های گردشگری مشتمل بر محیطی (59/0), اقتصادی (66/0), خدماتی (67/0), اجتماعی– فرهنگی (69/0), سیاسی (65/0), اطلاع رسانی و تبلیغات (63/0), رقابت پذیری (68/0) و امنیت گردشگران (71/0 ) رابطه مستقیم (مثبت) وجود دارد. بر اساس نتایج آزمون های آماری, مؤلفه های امنیتی و پدافندی, زیربنایی و نیروی انسانی, سیاسی و مبارزه با قاچاق کالا, اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی و فضایی در توسعه گردشگری استان سیستان و بلوچستان نقش بارزی دارند. چراکه میانگین آن ها بالا است و حد بالا و پایین آن ها نیز مثبت است. ارتباط بین آمایش سرزمین و مؤلفه های گردشگری به صورت مستقیم و مثبت است. آمایش سرزمین با مؤلفه امنیت گردشگران بیشترین ارتباط و با مؤلفه محیطی کمترین ارتباط را دارد.