استان اصفهان، به عنوان صنعتیترین استان کشور در مدت یک دهۀ گذشته شناخته میشود و به همین خاطر به یکی از مهاجرپذیرترین استانهای کشور تبدیل شده است. این مهاجرت بیرویه و کنترل نشده پیامدهای نامطلوبی از جمله حاشیهنشینی و تشکیل محلههای فقیرنشین را به دنبال داشته است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، تحلیل فضایی و پهنهبندی محلههای فقیرنشین کلانشهر اصفهان بر اساس شاخصهای کالبدی جهت برنامه ریزی بهتر برای ساماندهی، توانمندسازی و افزایش کیفیت زندگی آنها است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن، توصیفی-تحلیلی است. دادههای پژوهش از بلوکهای آماری(1395) مرکز آمار ایران تهیه شدهاند. روشهای آماری مورد استفاده برای تحلیل دادهها، مشتمل بر AHP ، تاپسیس (Topsis) وHotspot است. بر اساس یافتههای پژوهش، شاخصهای قدمت بنا(با امتیاز 246 %)، ریزدانگی(با امتیاز 192/0) و تسهیلات(با امتیاز 181/0) تأثیر بیشتری در شکلگیری پهنههای فقر در کلانشهر اصفهان را داشتهاند. شاخصهای قدمت بنا و تعداد اتاق به ترتیب بیشترین و کمترین ضریب تاثیر را داشتهاند. بر اساس شاخص نهایی وضعیت فقر از لحاظ شاخصهای کالبدی، 30 محله(16/15 %) دارای کیفیت مناسب، 35 محله(23/18 %) دارای کیفیت نسبتاًمناسب، 38 محله(79/19 %) در وضعیت متوسط، 45 محله (44/23 %) در وضعیت نسبتاً نامناسب و در نهایت 22 محله معادل 46/11 % از کل محلهها در وضعیت نامناسبی قرار دارند. در واقع، حدود 35% از محلههای کلانشهر اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که محلههای دارای ارزش های بالاتر از میانگین در مرکز و تا حدودی در جنوب شهر و محلههای دارای ارزش پایینتر از میانگین در شرق کلانشهر اصفهان قرار گرفته اند.