عنوان
|
بررسی و تحلیل هویت ایرانی در بستر همگونسازی ایلخانان با جامعه ایران
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپشده
|
کلیدواژهها
|
جامعه نمادین ایرانی، ایلخانان، غیریتسازی، تشبیهسازی و تطبیقسازی، مؤلفههای هویتی
|
چکیده
|
به دنبال سقوط ساسانیان در قرن اول هجری و سپس هجوم مغولان به ایران در قرن هفتم هجری و فروپاشی ساختارهای جغرافیایی، ملی و اجتماعی ایران، مورخان ایرانی درصدد بازتولید هویت ایران در قالب یک جامعه آرمانی و نمادین، در پرتو مؤلفههای سیاسی، فرهنگی و جغرافیایی برآمدند. تحقیق حاضر با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی و نظریه «جامعه نمادین» بندیکت اندرسون میکوشد به این پرسش اساسی پاسخ دهد که مورخان ایرانی عصر ایلخانان چگونه و با استفاده از چه رویکردهایی و بر پایه چه مؤلفههایی به بازتولید هویت ایرانی پرداختند؟ یافتههای تحقیق حاکی از آن است که مورخان ایرانی در دوره ایلخانان نوعی آرمان و تصور مشترک از فرهنگ، جغرافیا و تاریخ ایران زمین در دوران باستان داشتند و در پرتو قدرت تصور، تخیل و نماد پردازی و با استفاده از رویکردهایی همچون جابجایی مفهوم سازه قدرت سیاسی، غیریت سازی، تشبیهسازی و تطبیقسازی و مؤلفههایی همچون تأکید بر فره ایزدی، شیوه حکمرانی ایرانی، مفاخر فرهنگی و جغرافیای سرزمین ایران به بازتعریف جامعه نمادین ایرانی و بیان علت وجودی مملکت ایران پرداختند. در واقع مهمترین اقدام در راستای رسیدن به این منظور دخالت در مقولهی تاریخ و تاریخنگاری بود که اهمیت و کارکردآن در جهت مشروعیت بخشی بوده و مورخان این دوره اهتمام خود را در این مسیر به کار گرفتند بود.
|
پژوهشگران
|
مسلم سلیمانیان (نفر اول)، ﺯﻟﻴﺨﺎ ﺍﻣﻴﻨﻲ (نفر دوم)، مرضیه جعفرزاده (نفر سوم)
|