مشخصات پژوهش

صفحه نخست /تاریخچه کشف حجاب در ایران
عنوان تاریخچه کشف حجاب در ایران
نوع پژوهش سخنرانی
کلیدواژه‌ها کشف حجاب، حجاب، قاجاریه ، پهلوی
چکیده تا دوران مشروطیت، بودند زنانی که ساختارشکنی کردن و حجاب رو از سر برداشتند. اولین کسی که این کار رو کرد، طاهره قره العین، بود. کسی که یکی از چهره‌های روحانی برای پیروان بهاییته و البته یک شاعر قابل هم بوده. طاهره قره‌العین دختر ملامحمد صالح برغانی، از علمای شیعه عصر قاجار در قزوین و همسر پسر عموش، یعنی پسر امام جمعه قزوین بود، یعنی عروس کسی که بزرگ‌ترین دشمن فرقه شیخیه بود. قره‌العین اما رو در روی خانواده‌ش ایستاد و به مکتب شیخیه و بعد هم به علی محمد باب ایمان پیدا کرد، یعنی بابی شد و در نهایت هم در راه اعتقادی که پیدا کرده بود، اعدام شد. یکی دیگه از زنانی که در اون فضای اجتماعی بسته، که بی‌حجاب شدن زن رو اصلاً تحمل نمی‌کرد، کشف حجاب کرد، دختر ناصرالدین شاه بود، تاج السلطنه. اون نقاب از چهره برداشت، چادر رو کنار گذاشت، چهره‌ش رو برهنه کرد و لباس‌های تنگ و کوتاه به تن کرد و اینطوری دست به ساختار شکنی زد. وقتی ناصرالدین شاه به فرنگ رفت و حسابی از شرایط اجتماعی اروپا خوشش اومد، به خصوص وقتی تحت تاثیر رقص بالرین‌ها قرار گرفت، به ایران اومد و اولین تغییرات رو در حرم‌سرای خودش ایجاد کرد. به زناش گفت که براش دامن بپوشند، مثل بالرین‌ها. حجاب سر البته سر جاش باقی موند تا اینکه تاج‌السلطنه یهو تغییر بزرگ رو شکل داد و کلاً لباس غربی به تن کرد. بعد هم ترک نماز هم کرد حتی. اون حجاب رو مانع پیشرفت زنان اعلام کرد و کم‌کم این نوع نگرشش از دربار به اطراف هم سرایت پیدا کرد و خیلی از زن‌ها و دختران اشراف‌زاده هم به تأسی ازش شروع کردن به ترک حجاب. البته که با فشار روحانیون، تاج السلطنه مجبور به عذرخواهی شد ولی کاری که کرد، تأثیر زیادی بر زنان جوان ایرانی گذاشت. جنبش مشروطه که شروع شد، کم‌کم فضای اجتماعی هم داشت پوست اندازی می‌کرد. کم‌کم زن‌ها هم مسئولیت‌های اجتماعی پذیرفته بودن و از اندرونی خونه بیرون اومده بودن. شکل‌گیری ارتباط با جوامع توسعه‌یافته غربی باعث شده بود که کم‌کم مدل حضور زنان در اجتماع این کشورها مورد توجه روشنفکرای ایرانی هم قرار بگیره و یکی از ویژگی‌های این حضور، بی‌حجاب بودن زن‌ها بود. با آغاز سده چهارده میلادی، دختر میرزا حسن رشدیه، یعنی خانم شهناز آزاد که در شماره مربوط به «راه‌افتادن مدارس دخترانه در ایران» راجع بهش صحبت کردیم با هم، یه نشریه انتقادی و در حمایت از حقوق زنان راه انداخت به اسم «نامه بانو». بعد به همراه شوهرش ابوالقاسم‌خان آزاد مراغه‌ای، یه انجمنی راه اندازی کردن به اسم انجمن مخفی کشف حجاب. این دوستان معتقد بودن که حجاب، ابزار سرکوبیه که مردها بر زن‌ها اعمال می‌کنن و اگه زنا می‌خوان پیشرفت کنن باید حجاب رو کنار بذارند و اگر می‌خوایم که جامعه توسعه پیدا کنه هم باید زن‌هامون پیشرفت کنن. آزاد مراغه‌ای بابت فعالیت‌های این انجمن و نوشته‌هاش در نشریه نامه بانو، طی دهه اول قرن چهارده، چندین بار به زندان افتاد و تبعید شد. زندان و تبعید آزاد مراغه‌ای نشون می‌ده که حکومت رضا شاه در ابتدای امر خیلی نمی‌تونست از بی‌حجابی دفاع کنه، چرا؟ چون جامعه مخالف این نوع نگاه بود. اما یه سری اقداماتی هم از طرف دولت انجام می‌شد در راستای عادی سازی کشف حجاب. مثلاً نشریه عالم نسوان در همین دوران از لزوم کشف حجاب می‌نوشت و مطالبی از موافقان و مخالفان این مسئله رو چاپ می‌کرد و حکومت هم برخوردی باهاش نمی‌کرد. از اون مهم‌تر، اتفاقی بود که در مجموعه‌ای فرهنگی هنری در تهران به اسم باشگاه ایران اتفاق افتاد. صاحب باشگاه ایران، عبدالحسین تیمورتاش، وزیر دربار رضا شاه بود، کسی که تحصیل کرده خارجه بود و مشروطه‌خواه بود و به رضا شاه در راه رسیدن به قدرت خیلی کمک کرده بود. تیمورتاش برای اولین بار از یک خواننده زن خواست تا بدون حجاب به روی صحنه بیاد و ترانه اجرا کنه. از کی؟ از قمرالملوک وزیری. حضور قمرالملوک بدون حجاب بر روی صحنه با واکنش منفی خیلی از متشرعین و روحانیون همراه شد ولی این خواننده دوباره و دوباره با همین وضعیت روی صحنه حاضر شد. اوج اعتراض روحانیون به حکومت در رابطه با موضوع حجاب اما در رابطه با داستان قمر الملوک نبود. منطقه دست خوش تغییر و تحولاتی شده بود و به نظر می‌رسید حکومت هم قصد داره با این تغییرات همراه باشه. همون زمان، جنبش فمینیستی در مصر خیلی قدرتمند شده بود و یکی از سران جنبش زنان این کشور به اسم هدی شعراوی، در سال 1302 حجابش رو از سر برداشته بود و به شکل نمادین اون رو در دریای مدیترانه انداخته بود، اتفاقی که خیلی سر و صدا کرده بود. بی‌حجابی در جامعه ترکیه هم رو به افزایش بود و توسط مسلمون‌های این کشور کم‌کم داشت پذیرفته می‌شد. در افغانستان هم تغییر و تحولات در جریان بود وقتی ملکه ثریا، همسر امان‌الله خان، پادشاه افغانستان در سال 1308 به ایران اومد و حجاب به سر نداشت، یه دعوای حسابی بین روحانیون و رضا شاه در گرفت. روحانیون از رضا شاه می‌خواستن که به ملکه ثریا اعلام کنه اگر قصد داره به ایران بیاد، باید حجاب به سر کنه. رضا شاه اما راضی به این کار نمی‌شد و ملکه رو بدون حجاب در ایران پذیرفت. جامعه دو قطبی شده بود. خیلی از روشنفکران و پیروان فکری اون‌ها از این حرکت رضا شاه استقبال کرده بودن و خیلی از روحانیون و پیروان آن‌ها هم به مخالفت پرداختن. نتیجه این شد که در تهران، کمی فضای اجتماعی برای بی‌حجابی آمده شد و خیلی از زن‌ها روبنده و حتی چارقد و چادر از سر برداشتند.
پژوهشگران ﺯﻟﻴﺨﺎ ﺍﻣﻴﻨﻲ (نفر اول)